((به نام خداوند مهربان))
جاری است هوایت به رگم چون باران
مهر تو چنان رود ، به دل هست روان
از روز ازل ، بر لب من نام تو هست
آگاهی و این عشق ، ز تو نیست نهان
من شهر به شهر ، در به در رد و نشانت بودم
این در به دری ، جز به لقای تو نیابد پایان!
ای دوست! دلم ، گرچه پر از تاریکی ست.
راز دل من را تو بپوشان و مگو با دگران!
گویند خطاپوشی و دریاست دلت ای دلبر!
در عشق خودت غرقم کن! مرا ز من باز ستان!
درباره این سایت